1
تحلیل
محیط خارج
در تحلیل محیط خارج مهمترین
عوامل به شرح زیر هستند:
·
نرخ
فزاینده تورم: باعث افزایش در نرخ خدمات و هزینه منابع وکاهش حاشیه سود بالا رفتن
ریسک سرمایهگذاری خواهدشد.
·
اعمال
تحریم از سوی کشورهای خارجی: باعث ایجاد محدودیت در انتخاب محصولات خواهدشد و ورود
محصولات از کشورهای اروپایی و آمریکا را با مشکل مواجهمیسازد.
·
کنترل
ارتباطات: خانواده ها ومسئولان حکومتی تمایل ندارند، برقراری ارتباط به گونهای
باشد که نتوان آن را کنترل کرد. این مورد امکان ارائه برخی تکنولوژیها را با
تاخیر مواجهمیکند.
·
پیشرفت
تکنولوژی تولید: با توجه به فروش تکنولوژیهای تولید قدیمی از طرف شرکت های پیشرو
و جایگزینی آن با تکنولوژیهای جدید باعث افزایش شرکت های تولید کننده محصولات
خواهدشد. نتیجهی مستقیم این فرآیند افزایش رقبا خواهدبود.
·
منع
ورود محصولات برخی تولید کنندهها: محصولات ساخت برخی کشورها مانند آمریکا واسرائیل
که درزمینه ارتباطات پیشرو هستند، اجازه ورود به کشور را ندارند.
·
ممیزی
شدید در مبادی ورودی محصولات به کشور: ممیزی باعث تاخیر در عبور تجهیزات از گمرک می
شود و هزینهی انبار و جریمه دیرکرد در تحویل به مشتری را به شرکت تحمیل می کند.
·
مجوزهای
تاییدنوع و استفاده از تجهیزات: این مجوز ها توسط سازمان تنظیم مقررات ارتباطات و
شرکت های بازرسی همکار مرکز تحقیقات استاندارد ایران صادر میشوند و بعضا زمان و
هزینه زیادی تلفمیکنند.
·
تمایل
به کار برخی از مشتریان بالقوه با یک تامین کننده: در صورت برآورده شدن نیازهای
مشتری ازسوی یک شرکت خاص، مشتری به سراغ شرکت دیگری نخواهد رفت و با توجه به اینکه
این دست مشتریان، معمولا منابع مالی خوبی دراختیار دارند، ورود به جرگهی تامین
کنندگان این شرکتها مشکل خواهد بود.
·
فروش
اجناس تقلبی چینی از سوی برخی تامین کنندگان: با توجه به عدم تفاوت ظاهری این
محصولات با تولیدات اصل، خرید از این تامین کنندگان در درازمدت باعث افت کیفیت خدمات
ارائه شده خواهد شد.
·
وجود
شرکت های غیر تخصصی و دنبالهرو: این دست شرکتها با عبور یک تجهیز خاص از یک مجرا
نسبت به شناسایی روش و ورود تجهیز به همان روش اقدام میکنند.
·
وجود
شرکت های رقیب با یک زمینه تخصصی: این شرکت ها دارای توان فنی و بازاریابی بالا در
یک زمینه هستند.
·
وجود
شرکت های رقیب با دارا بودن نمایندگی انحصاری: انحصاری بودن ارائه برخی محصولات،
توانایی پشتیبانی از برخی از راهکارها را محدود میکنند.
·
وجود
شرکت های کوچک با تجهیزات ارزان قیمت: این رقبا بازار های کوچک را در اختیار می گیرند.
·
توانایی
ترک تشریفات مناقصه در نهادهای دولتی: با استفاده از این امتیاز، شرکتهای دولتی
شرکتهایی خاص(معمولا وابسته به نهادهای نظامی) را به پروژه ها وارد میکنند.
·
تمایل
شرکت های رقیب در جذب نیروهای متخصص: که باعث افزایش هزینهی نیروی کار متخصص
خواهدشد.
·
خروج نیروهای
کار کارآمد از کشور: در این صورت افزایش حوزه های کاری وافزایش توان فنی به سختی
قابل انجام است.
·
تاخیر
در ورود تکنولوژی ها به کشور: عدم درک صحیح ازعلت تولید یک محصول، باعث مقاومت در
برابر استفاده از آن خواهدشد. این مورد زمان کافی برای تحقیق وشناسایی محصولات و پیشبینی
زمان روبرو شدن آن با اقبال عمومی در کشور، دراختیار خواهدگذاشت .
·
عقب
ماندگی تکنولوژی های تولید در کشور: همه محصولات دارای تکنولوژی پیشرفتهی مورد نیاز
بازار ارتباطات، در خارج از کشور تولید می شود. شرکتهای با توان بازرگانی پایین
در رقابت ورود مستقیم از بازار خارج جایی ندارند.
·
تمایل
به استفاده مشتریان از اجناس با کیفیت: برخی مشتری ها بدون توجه به هزینه به کیفیت
محصولات وخدمات توجه دارند.
·
خروج
برخی تامین کنندگان از بازار: به علت بروز مشکلات اقتصادی شرکتهای تامین کننده با
توان پایین که معمولا به تامین اجناس بی
کیفیت و ارزان مشغولند از بازار خارج خواهند شد.
·
عدم
ورود شرکت های جدید با گستردگی کاری: با توجه به نیاز به صرف هزینهی اولیهی بالا
برای حضور در همه عرصههای ارتباطی و مخابراتی، شرکتهای جدید، معمولا در یک زمینه
خاص فعالیت میکنند.
·
نیاز
به مجوزهای خاص برای شرکت در پروژههای دولتی: با توجه به عدم توانایی شرکتهای
کوچک در اخذ چنین مجوزهایی، این شرکتها در پروژههای اجرایی بزرگ جایی ندارند.
عوامل داخلی که در شرکت
دارای بیشترین اهمیت هستند به شرح زیرند:
·
تصمیم
گیری به صورت جمعی: با توجه به تخصصی و گسترده بودن زمینه کاری شرکت، نیروها در
همه تصمیم گیریها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اعمال نظر میکنند.
·
وجود
پروژه های به اتمام رسیده: در سوابق کاری گروه مخابرات شرکت، تعداد زیادی پروژه در
حجم های مالی و اجرایی متفاوت و کارفرما های متفاوت، وجود دارد.
·
وجود
گروه فروش قدرتمند: گروه فروش شرکت با تکیه بر نیروهای متخصص امر فروش، دارای
توانایی خوبی برای جذب مشتری وفروش محصولات خود دارد.
·
وجود
سیستم پشتیبانی از مشتری: کلیه مشتریان شرکت، چه به صورت خریدار، چه به صورت
مناقصهگزار در تمامی ساعات فعالیت، از پشتیبانی فنی و مشاورهای شرکت استفاده میکنند.
·
وجود
سبد کالایی گسترده تجهیزات مخابراتی: شرکت ، در همه زمینههای مخابرات و فناوری اطلاعات،
محصولاتی جهت ارائه به بازار دارد.
·
استفاده
از محصولات با کیفیت بالا وشناخته شده: کلیهی محصولاتی که در شرکت ، در دل راهحلها به مشتریان پیشنهاد میشوند،
در زمره بهترینهای نوع خود قرار دارند.
·
وجود
دیدگاه مثبت نسبت به شرکت در صنعت مخابرات کشور: با توجه به اتمام پروژه های متعدد
و وجود پروژههای جاری در حجم بالا و سرعت پیشرفت خوب، شرکت در صنعت
مخابرات به عنوان یک شرکت قابل اعتماد شناخته میشود.
·
وجود
برنامه های آموزشی: در شرکت امکان برخورداری از دورههای آموزشی داخل وخارج
از کشور، برای نیروهای فنی مستعد فراهم است.
·
استفاده
از مشاورین با تجربه وقدرتمند در زمینه های مختلف مخابرات: هر زیر گروهی که در بخش
مخابرات فعالیت میکند، علاوه بر برخورداری از دانش فنی بالا از وجود مشاورین با
تجربه سود میبرد.
·
استفاده
از نیروهای باتجربه وپر انرژی: شرکت دارای مجموعهای از نیروهای جوان و پرانرژی با
سابقه فعالیت های درخشان است که از این نظر در دسته بهترینهاست.
·
وجود
گروه بازرگانی قدرتمند: امکان تهیه کلیه اجناس مورد نیاز مشتری از بازار خارج و
گذر از سد تحریمها، قابلیتی است که شرکت با تکیه بر کادر بازرگانی مجرب خود به آن دستیافتهاست.
·
مشخص
نبودن وضعیت ساختار سازمان: شناور بودن ساختار سازمان قابلیت انعطاف زیادی را برای
شرکت جهت انجام مانورهای سریع فراهم آوردهاست. اما
در اکثر اوقات عدم وجود این ساختار، باعث بروز نارضایتی شده است.
·
عدم
وجود برنامهریزی برای استفاده از همه قابلیتهای سازمان: در بسیاری از موارد
برنامههای کاری به گونهای ابلاغ واجرا میشودکه باعث تقسیم نامتعادل کار بین نیروها میشود.
·
عدم
وجود سیستم پایش مداوم وجمع اوری اطلاعات از بازار: با توجه به رسیدن به سطحی
که دارای مشتریان متمول و ثابت مخصوص به خود شدهاست، نیاز به این مورد از سوی
مدیران مورد کمتوجهی قرارگرفتهاست.
·
عدم
وجود نمایندگی های فروش یا ارائه خدمات به مشتریان در کشور: مشتریان در هر نقطه
کشور برای رفع نیازهایشان با دفتر مرکزی در ارتباطند که این مورد بعضا باعث به
درازا کشیدن کار و ایجاد نارضایتی در مشتری میشود.
·
عدم
وجود سامانه تصمیم گیری مالی: کلیه مناقصات وپروژهها بدون بررسی مالی و تنها
براساس توان فنیو اجرایی شرکت مورد رد یاقبول قرار میگیرند.
·
تکمسیره
بودن سامانه تصمیمگیری مالی: با توجه به خانوادگی بودن شرکت تمام تصمیمات مالی از
سوی یک نفر تایید یا رد میشود.
·
عدم
وجود قانون مشخص برای تخصیص منابع مالی سازمان: منابع مالی سازمان، بدون وجود دلیل
مشخصی بیش از حد نیاز یا کمتر از حدنیاز به امری تخصیص مییابند.
·
عدم
وجود سیستم اطلاعات مدیریت با قابلیت گزارشگیری: هیچگونه سیستم اطلاعات مدیریتی
برای گزارش گیری از روند پیشرفت کار وجود ندارد.